جواد افشار کارگردان سریال «آنام» در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، درباره چگونگی ساخت این مجموعه تلویزیونی گفت: وقتی فیلمنامه این کار به من پیشنهاد شد، ابتدا فکر کردم با داستانی تکراری روبهرو هستم، چون باز هم قصه فرزندی گمشده روایت میشد. اما وقتی فیلمنامه را شروع به خواندن کردم فهمیدم که کار ظرفیتهای بسیار بالایی برای تبدیل شدن به یک اثر خوب را دارا است، چون در شخصیتپردازی این کار به کوچکترین آیتمهایی که برای غنی شدن شخصیت نیاز است توجه میشود.
وی افزود: موضوعی که در این سریال مرا به شدت جذب خود کرد رنگ آمیزی بود که در مجموعه شاهدش هستیم. در این کار بر خلاف بسیاری از قصههای تکراری تنها رنگ سیاه و سفید را در شخصیتپردازیهای سریال نمیبینیم. و هر یک از آدمها، برای خود قالبی خاکستری دارند. این ویژگی باعث شده تا کار در بحث شخصیت پردازی به دام کلیشههای رایج گرفتار نیاید. در حقیقت آدمها در آنام صرفاً خوب و بد نیستند، بلکه جاهایی ممکن است گرایش به سمت خوب و بد بودن داشته باشند.
این فیلمساز گفت: البته اینکه ما بخواهیم در فیلمی از آدمها شخصیت پردازی سیاه یا سفید داشته باشیم به خودی خود امری بد نیست، چون در قصص قرآنی یا ادبیان کهن هم همیشه شخصیت منفی و ثبت وجود دارد، اما در بحث فیلمسازی برای اینکه شخصیت قابل پیشبینی نباشد به آنها پیرنگ خاکستری داده میشود تا علاوه بر جذابتر شدن نقش، برای تماشاگر باور پذیر نیز باشند.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه در کارهایش از موضوعات دینی استفاده صحیح میبرد؟ گفت: پرداختن به موضوعات دینی اتفاقی نیست که بخواهیم به آن نگاهی صرفاً حرفهای داشته باشیم، بلکه باید به این موضوع به صورت ایمانی نگریست، یعنی وقتی درباره موضوعی دینی یا قرآنی در فیلمی حرف زده میشود باید در ابتدا سازنده به موضوع مورد نظر ایمان و باور داشته باشد، در ادامه در پی انتقال به مفهوم باشد. در همین راستا من همیشه در کارهایم سعی میکنم، ابتدا به موضوعی که مطرح میکنم باور داشته باشم، اتفاقی که فکر میکنم همیشه در کارهایم رعایت شده است.
این فیلمساز ادامه داد: درضمن تلاش من این است که در سریال تا حد ممکن از مستقیمگویی پرهیز کنم، چون این سبک از پیامرسانی دیگر جذابیت لازم را ندارد. برای مثال در سریال آنام بسیاری از موضوعات مطرح شده توصیههای قرآنی است، اما این مفاهیم در بطن قصه جا داده شده، البته در کارهایی نیاز است که به موضوعی قرآنی به صورت مستقیم پرداخته شود، اما این اتفاق نیز، باید به صورت با کیفیتی انجام شود.
وی مثال زد: برای مثال اگر قرار است قصهای قرآنی روایت شود آن را میبایست به بالاترین کیفیت جلوی دوربین برد یا اگر قرار است در قالب قصهای معاصر به موضوعات قرآنی پرداخته شود باید همانند «صاحبدلان» آن نگاه شکلی کاملاً حرفهای و تاثیرگذار داشته باشد.
این کارگردان با تاکید بر اینکه در سریال آنام از بهترین تیم بازیگری سود برده است، گفت: به جرات میگویم که طی سالهایی که فیلمسازی کردهام، تیمی نظیر آنام را تا به حال در کارم نداشتهام، چون تمام بازیگرانی که برای حضور در این کار انتخاب شدند بهترین کیفیت را برای بازی از خود ارائه کردهاند. در این میان حضور گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر نخست، بهترین اتفاقی بود که برای این فیلم میتوانست رخ دهد.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: موضوعی همیشه ما فیلمسازان را مشغول خود میکند آنهم اینکه آیا بودجهای که برای کار تعیین شده تا انتها به صورت مرتب به کار تزریق میشود، چون معمولاً در اواسط راه میبینیم کار به علت برخی کمبودها با مشکلات عدیده مواجه میشود. این اتفاق به نظرم اصلاً برای سینمایی که میخواهد حرفهای مهمی داشته باشد، مناسب نیست.
وی اضافه کرد: با تمام کمبودها وقتی ما کیفیت سریال ایرانی را با کارهایی که از شبکههای ماهوارهای پخش میشود مقایسه میکنیم متوجه میشویم که کارمان تا چه حد از ارزشهای والایی سود برده است. این اتفاق به نظرم باید برای مدیران ما کیمیا باشد و قدر هنرمندان این سرزمین را بیشتر بدانند. این قدرانی نیز تنها به واسطه حمایت معنوی صورت نمیگیرد، بلکه حمایت مالی در ساخت یکی دیگر از اهرم های موفقیت در این میان است.
افشار در پایان گفت: منظورم از حمایت معنوی این است که از اعتبار سریالهایی نظیر آنام برای دیده شدن آثار دیگر سود برده نشود. برای مثال وقتی ساعت پخش این مجموعه میرسید باید آن را در سر ساعت خود پخش می کردند نه اینکه اختتامیه مراسمی را که میشود از شبکهای دیگر پخش کرد روی آنتن آنام بفرستند تا بخواهند با اعتبار آنام، کار خود را به زور به مخاطبان عرضه کنند، روشی که بدترین شکل سوء استفاده است.